‌‌Batman Returns

*چند وقت پیش با بهروز روی بازیهای دور ۸/۱ جام باشگاهها شرط بستیم. قرار شد تمام بازیهای رفت و برگشت رو پیش بینی کنیم و هر کس بر اساس پیش بینیش یه امتیاز کلی بگیره و اون آخر برنده معلوم شه. از اونجایی که بهروز در مقابل من یه موجود از پیش باختس، از اونجایی که بهروز یه پسر دم بخته و باید حواسش به جیبش باشه و از اونجایی که بهروز چند ماه پیش یه ۲۰k تومن ناچیز به من باخته بود تصمیم گرفتم این دفعه لطمه مالی بهش وارد نکنم! چیز خاصی هم ازش نخواستم! فقط گفتم اگه باختی باید ریش بذاری، بلوز یقه آخوندی و شلوار پارچه‌ای بپوشی، تسبیح دست بگیری و به مدت یک هفته با این وضعیت بیای دانشگاه! از طرفی قرار شد اگه من باختم، یک هفته با چادر، کفش تق تقی – عین اصطلاح بهروز- و ماتیک بنفش جیغ! بیام دانشگاه (می‌بینین که شرط،به انتفای مقدم باطل بوده از همون اول!)...و باز از اونجایی که بهروز نه تنها طرفدار اینتر، بارسا و آرسناله (که همشون تو مرحله ۸/۱ چیز شدن!) بلکه تا اون موقع نمیدونست کاپلو چقدر عوضیه، مقتدرانه نتیجه رو به من واگذار کرد.امروز بیشتر از دو هفته از تموم شدن تعطیلات میگذره و حضرت آقا کماکان خیلی شیک تشریف میارن دانشگاه و به روی مبارکشونم نمیارن و میفرماین هنوز بلوز یقه آخوندی گیرشون نیومده! وقتی یادم میاد الآن تقریبا یکسال از قهرمانی ایتالیا تو جام جهانی میگذره!!! به این نتیجه میرسم که خر ما از کرّگی دم نداشته!

 

ولی خب...منم بالاخره شکست ناپذیر که نیستم! منم خیلی روی هیتسفلد و نتیجه بازی رفت میلان-بایرن حساب کردم و اینم نتیجش:

 

من این آقای هرزه‌گرد رو دوست دارم!

 

*از شنبه دارم کلاس آموزش رانندگی میرم! احساس پیرزنایی رو دارم که میرن نهضت! پیشکسوت سوم،چهارم کلاس محسوب میشم!

سرهنگی که آموزش تئوری آیین نامه به عهدش بود گفت اول بهتون یه گواهینامه یکساله میدن که اگه تو این یه سال یکی از این چهار تا خلاف رو مرتکب بشین گواهینامتون باطل میشه و در غیر اینصورت تا ۵ سال تمدید میشه:

 

سرعت غیر مجاز، سبقت غیر مجاز، تصادف منجر به جرح، تصادف منجر به مرگ!

 

به هما هم گفتم...با دو تای اول مشکلی ندارم ولی دو تای دوم رو اصلا زیر بار نمیرم!!

 

*دو یا سه ماه پیش بود که فیلم Schindler’s List رو دیدم. مثل بیشتر فیلمهای اسپیلبرگ، این فیلم هم خیلی طولانی بود. صحنه‌های رقت‌آور و ناراحت کنندش از همه فیلمهایی که درباره جنایت نازیها در برابر جماعت یهود ساخته شده و من دیدم بیشتر بود.اصلا نمیدونم فیلم تا چه اندازه واقعی بود و اغراق چقدر درش دخالت داشت...در اینکه آدمها میتونن اونقدر سقوط کنن هیچ شکی ندارم ولی نمیدونم اینکه یه افسر آلمانی از خواب بیدار شه و فقط برای دستگرمی تو مغز یه دختر شلیک کنه چقدر قابل قبوله...اینا رو نمیدونم و خب برام کوچکترین اهمیتی هم ندارن. فیلم یه شاهکار واقعی بود و هر آدمی رو میتونست تحت تاثیر قرار بده بخصوص با صحنه‌های پایانیش و خداحافظی اسکار شیندلر با یهودیها، با آهنگ فوق‌العادش، با دختر بچه پالتو قرمزش و با جمله معروف بن کینگزلی:

Whoever saves one life, saves the world entire!

 

امروز روی یکی از میزهای سالن مطالعه این جمله رو دیدم:

 

اگر دست برای کشتن من دراز کنی، من به قتل تو دست نمیگشایم چون از پروردگار جهانیان میترسم... سوره مائده-آیه ۲۸

 

قرآنی که برای خوندن ترجمش از مسجد دانشگاه بلند کرده بودم و همیشه همرامه رو باز کردم و این آیه رو توش پیدا کردم.جمله‌ایه که هابیل به قابیل میگه.چند آیه بعد اینو نوشته بود:

 

و بر مردم مقرر کردیم، هر یک از شما که جان انسانی را بستاند گویی تمام مردم جهان را به قتل رسانده و هر کس جان یک انسان را نجات دهد، همانا تمام جهانیان را نجات داده است.

 

نظرات 27 + ارسال نظر
بهاره چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:08 ق.ظ

چههههههه عجب!نه واقعا!چههههههه عجب!!!!!!!
شما دو تا نمیخواین بزرگ شین؟!!ولی روزی که قرار شد اینجوری بیاد دانشگاه ما رو خبر کن بیایم ببینیم :دی
چه عجب۲ اینکه پس بالخره تصمیم گرفتی رانندگی یاد بگیری.اگر اون دوتای اولی را رعایت کنی هیچوقت اون دوتای دومی اتفاق نمیوفتن
چه عجب بعدی اینکه پس تو هم میتونی یه نفرو دوس داشته باشی؟:-)) معرفی میکنم! آقای هرزه گرد :دی پس من بگم به بقیه؟حوری و آقای هرزه گرد :-)) شیرینیشو کی بخوریم؟:-))
از روزی که این قرآنو دزدیدی راسشو بگو چن تا آیه خوندی؟:دی

بهروز چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ب.ظ http://behrooz12.blogfa.com

اولاً عمت دم بخته،ثانیاً اون یکی عمت از پیش باختس(تقصیر منه که همیشه چشامو رو تقلب های تو بستم:-")ثالثاً من نگفتم پیرهن یقه آخوندی گیر نیوردم،گفتم پول زیادی ندارم که بدم واسه پیرهن،شما اگه دلت به حال جیب من میسوزه پیرهنه رو بخر من به جای 7روز 10 روز میپوشمش.دیگه هرکی ندونه تو که باید بدونی من زیر قولم نمیزنم.اگه هم میبینی این همه شرط بهت میبازم فقط واسه اینه که بهت یاد بدم تو زندگی همیشه سر قولهات بمونی ؛ که اگه به دیوار یاد داده بودم تا حالا یاد گرفته بود.(قابل توجه همه ی خوانندگان محترم:این حوری خانوم اولین شرطی رو که با من بسته بود(سر بازی اینتر-یوونتوس)باخت ولی من نه تنها بستنی سالاری رو که قول داده بود برام بخره نخوردم،بلکه تازه به عنوان شیرینی برد اینتر یه بستنی هم به سرکار علیه دادم!!)در ضمن لازم به ذکره که دو نوبت بعد از باختن شرط فینال جام جهانی به ایشون(به فواصل 1هفته و 20 روز)بنده جهت اجرای شرط اعلام آمادگی کردم،اما هر بار خودش با بهانه های واهی!از این امر سر باز زد و به همین دلیل اجرای شرط با تاخیر مواجه شد.پس نتیجه میگیریم دم خرتون رو خودتون در دوران طفولیتش بریده بودین،ما تقصیری نداریم.
آقای هرزه گرد،شما هم مطمئن باشید اگه فقط بحث 1ریال پول در شرط بندی شما و حوری در میون بود باید آرزوی عملی شدن این شرط رو به آرزوهای دست نیافتنی دیگه تون اضافه میکردین:D
سوالاتی که اینجا مطرح میشه اینه که:1-کی میخواد ماشین دست تو بده؟ و 2-کی میخواد کنار دست تو بشینه؟دیدن چهره ی تو پشت فرمون دست کمی از اون کفش تق تقی و ماتیک بنفش جیغ نداره:))کدوم آموزشگاه میری بیایم یه سری بهت بزنیم؟:D
من هرچی فکر کردم منظورت رو از اون تیکه ی آخر نفهمیدم.آیا بن کینگزلی قرآن خون بوده؟آیا ما هم اگه جملات قرآن رو به انگلیسی برگردونیم معروف میشیم؟آیا قرآن نوشته ی بن کینگزلی است و کار خدا نیست؟آیا تو همیشه از هر چیزی خوشت بیاد بلندش میکنی؟و آیا هایی از این قبیل...

حوری چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 01:07 ب.ظ

جواب اون چرت و پرتهای اول کامنتت رو که بعدا سر فرصت میدم.فعلا علی الحساب بگم که اولا منو اغفال کردن بردن آموزشگاه،یعنی گفتن میخوایم بت قاقالی‌لی بدیم بعد یهو دیدم جناب سرهنگ داره آیین نامه درس میده!
ثانیا حواسم نبود بنویسم که خوندن پاراگراف آخر به بهروزهای زیر ۶۰ سال توصیه نمیشه!!!

بهروز چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:34 ب.ظ

بعد از اینکه جواب کامنت دندان شکن منو دادی جواب چرت و پرت های کامنتت رو میدم:-"

محمد چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:07 ب.ظ

سلام حوری
خوبی؟چرا اینقدر دیر؟:-)
لیست شیندلر یکی از بهترینهای سینماست و بهترین کار اسپیلبرگ.نمیتونه همش واقعیت مطلق باشه ولی ما میدونیم که هولوکاست واقعا وجود داشته.خوبه که قرآن میخونی و مطمئن باشه چیزهایی شبیه اینکه پیدا کردی و لذت بردی،اصلا کم نیستن.
اون دختربچه پالتو قرمز تو اون پس زمینه سیاه و سفید واقعا زیبا بود.اگه اینجور فیلمها رو دوست داری فیلم پیانیست رو بت پیشنهاد میکنم.دیدی؟
بیشتر بنویس و نذار وبلاگت از رونق بیفته

رضا چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:21 ب.ظ http://dr-reza.blogfa.com

بابا کجایی دختر؟!‌چرا این قدر دیر به دیر مینویسی!!!:(‌ ولی شیندلر که عالیه ولی این جمله کینگزلی و اون آیه جالب بود نمیدونستم تا حالا !:)

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:03 ب.ظ

خوبه رد شدیم از اینجا

ساندری که نمی خواد هویت خودشو اشکار چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ

اون تیکه ی آخر حسابی تاثیر گزار بود! بعضی آدما نیازی به پوشیدن لباس یقه آخوندی نداره! من این قدر نوشته های تورو دوست دارم که حتی اونایش که راجع به فوتباله رو هم با دقت می خونم!!

ناتالی چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 ب.ظ http://natalyviews.blogspot.com/

ممنون ;)

آرش پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:28 ق.ظ

:)

بوریس پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:16 ب.ظ

درود فراوان من را از اون سر دنیا پذیرا باش!
من فکر کردم فقط شرطارو به من میبازیو نمیدی! نگو به صورت بالفطره عمل می کنی! من هنوز یه کارتون آدامس شیکیو که قول دادی می خواماااااااااا!
هر وقت می نویسی انقدر آدم روحیه اش عوض میشه که دلش می خواد ۲-۳ بار مطلبو بخونه!
همیشه پاینده باشی

بوریس پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ

راستی!
این هرزه گرد خداسسسسستتتتتتت!!!!!!
خیلی حال مینویسه!
یعنی کلی حالیدم!
به پاینده بودنت ادامه بده!

عاطفه پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:33 ب.ظ

خیلی ناز بود .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ

راستی اون لینک gps خیلی خنده دار بود.تا آخرین لحظه کاملا جدی دنبالش کردم P:

ساسان جمعه 31 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:00 ق.ظ

به به سلام به آبجی کوچیکمون!
والا بیا از من بشنو و دیگه بزن تو خط شیاطین سرخ.ما بر و بچ مقیم اولدترافورد برنده شدنت تو هر شرط بندی رو تضمین میکنیم!میلانو که ریز میبینیم!
حوری پشت رل ماشین؟هوممممممم...عینک آفتابیم بذار...آهان! بدک نیس بت میاد!!
میگما مگه تو نگفتی دین و ایمونتو کنار گذاشتی و به راه راست هدایت شدی؟ولی بازم دزدی میکنی که؟!!!!!!!

[ بدون نام ] جمعه 31 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ

وااااااااااااااای بالاخره حوری خانوم وقت کردن بنویسن:))
عزیزم هیچ وقت با پسری از نوع صنعتیش شرطبندی نکن!!؛)
یادته حوری یه زمانی میگفتن مرد و حرفش!!:))

نیلوفر جمعه 31 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:39 ب.ظ http://lutus.blogfa.com

اااا یادم رفت اسمم رو بگم.
در ضمن تو که دیگه می دونی ایتالیایی ها همیشه از پیش برندن:)

بهروز جمعه 31 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:41 ب.ظ

2کلمه هم از مادر عروس(پیدا کنید مادر عروس را):-"

محراب جمعه 31 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:34 ب.ظ

علیک سلام و رحمت الله!!!!!!!مرسی منم خوبم!!!!!!!!!!!!!!!!!!سال نوی شمام مبارک!!!!!!!!!!!معلومه کجایی تو؟بزن در اینجا رو تخته کن خیال ما و خودتم راحت!!
این آقای هرزه گردتم خوب مینویسه ها،پیر شین به پای هم :)))

یه زن یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 ب.ظ http://me-justawoman.blogsky.com

سلام سلام حوری خانم ...
می‌گم بسم‌الله و اینا دیگه ... نکنه یه وقت بگی آپ کردی ها... مُروندی ما رو :دی
درضمن با این آپ کردنت حقت بود که ببازی :پی
دختر ! بیا و سال جدیدی مرامی شو و بیشتر آپ کن ...
نکنه درو تخته کنی‌ها ...کشتمت ...
مراقب خودت باش .
بوس بوس

شهاب - عشق فیلم دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ب.ظ http://bestmovies.persianblog.com

سلام !‌
ممنونم از لطفت ! خوشحالم که از اون یادداشت طنز سینمایی خوشت اومد ! [لبخند]
در مورد رهایی از شاوشنگ هم به روی چشم ! ضمنا تشکر بابت لینکت ! لینک شما هم امروز اعمال میشه !

شهاب - عشق فیلم چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:01 ب.ظ http://bestmovies.persianblog.com

سلام دوباره !
آقا اگر این رفیقت به شرطش عمل کرد ، حتما یه عکس ازش بذار توی وبلاگت !!!

حمید شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:23 ب.ظ http://ziroroo.blogfa.com

عجبا . پس اسپیلبرگ هم مسلمونه . . .

شهاب - عشق فیلم دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://bestmovies.persianblog.com

سلام حوری جان !
با نقد و معرفی سریال شاهکار FRIENDS ،مثل همیشه منتظر نظراتت هستم !
موفق باشی ! [لبخند]

امیر پنج‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:32 ب.ظ

halam mikonam barax type konam cheshe
ouna ke chesh nadaran bebinan darad

شکوفه شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ

چه جالب.
واقعا ارتباط این جمله ( کینگزلی! ) و آیه قرآن برام تکان دهنده بود.

ارشاد سه‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:44 ب.ظ http://eriero00.blogfa.com

ببین یه سوال دارم ...
احیانا تو تو iut درس نمی خونی ؟
پست قبلیتو راجع به انتظامات و پیکان زرده خوندم ....
می دونی شورا صنفی کل دانشگاه رو به خاطر همین قضایا به مدت یه سال تعلیقی دادن ؟
منم عضو شورا صنفی بودم :( ...می خواستیم اردو ببریم گفتن دیگه فعالیت برا شورا قدغن شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد