...I ain't gonna lose

 بعد از آیت الله مصباح،محمدرضا خاتمی دومین چهره مهمی بود که تو ماه اخیر اومد دانشگاه ما.میخواستم از روزی که مصباح اومد هم بنویسم ولی خودم تو اون جلسه حاضر نبودم.جلسه‌ای که تو تالار ۸-مخصوص برگزاری جشنها و کنفرانسها و سخنرانیها-تشکیل شد و استقبال باشکوهی هم ازش انجام گرفت.برای دانشجوهای دانشگاه ما همیشه حضور یه آدم معروف کافیه برای شرکت تو سخنرانیش.حالا این آدم معروف میتونه رجبعلی مزروعی باشه،فرزاد حسنی باشه،جمشید مشایخی،امیر قادری،مصباح یا حتی بقال سر کوچه ما باشه.از مراسم سخنرانی مصباح فیلمبرداری میکردن-که از شبکه استانی پخش شد-و دوربین،خوب میدونست فیلم گرفتن از اون همه دختر بزک کرده‌ی مانتو کوتاه و اون همه پسر مو ژل زده با ریش زیر چونه چه تضاد دوست داشتنی و شگفت انگیزی با اسم آدمی مثه مصباح درست میکنه و برای لحظه‌ای هم این سوژه‌های نابش رو از دست نمیداد.تا اونجایی که شنیدم،بحث اصلی،کاملا فلسفی بود-هر چند گریزهای قابل پیش بینی به سیاستِ روز هم داشت-و نمیفهمم این دانشجوهای عزیز که تمام کلاسهای واحدهای مرکز معارف رو با خنده و شوخی و خمیازه و آهنگ گوش دادن میگذرونن به چه انگیزه‌ای اون تالار رو پر کردن و اجازه دادن تبدیل بشن به ابزاری برای گفتن اینکه ببینین! این مدل جوونها هم بعله!...

اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ما پالتوی بلند میپوشن،سیگار میکشن و به شدت روشنفکر و خب ناامید هستن.تازه...کلی کلمه قلمبه سلمبه مثل لیبرالیسم بلدن!

محمدرضا خاتمی همونطور که انتظار میرفت یه بار دیگه اصلاحات و اهدافش رو تعریف کرد.از همه خواست صبر داشته باشن که زمان بردن خصیصه اصلی اصلاحاته.گفت به عنوان یه جریان سیاسی هیچ توصیه‌ای برای حضور تو انتخابات خبرگان نداریم چون از نظر حزب حاکم وظیفه اعضای مجلس خبرگان انتخاب رهبری نیست.اونا معتقدن خدا خودش رهبر رو تعیین و مشخص کرده و این مجلس وظیفه داره صرفا اون رو کشف کنه! گفت "خبرگانِ پاسخگو" در شرایطی که حتی یکی از جلسات این مجلس به طور علنی پخش نمیشه مفهوم مضحکی پیدا میکنه.با این وجود اعتقاد داشت اگه تو شهر خودتون کسی رو میشناسین که میتونه انتخاب بهتری باشه نسبت به بقیه-و البته صلاحیتش تایید شده-از رای دادن بهش دریغ نکنین.گفت همین الان برنامه‌ای در دست حزب حاکمه که تا پایان سال ۹۰٪ اساتید و بیشتر از ۵۰٪ دانشیاران دانشگاه رو به استعفای اجباری وادار میکنه.گفت شوراها پایگاه مهم و حساسی میتونه باشه که اگه اینهم واگذار بشه عواقبش سخت خواهد بود و ...حرف تازه‌ای نبود.

پورجعفر-یکی از اعضای انجمن اسلامی- تو بخش تریبون آزاد،نه رو به خاتمی،که رو به دانشجوها با شور و هیجان وصف نشدنی انتخابات رو تحریم کرد:

"همیشه و هر موقعی که انجمن اسلامی از یکی از اعضای مشارکت دعوت کرد برای حضور تو دانشگاه با کم محلی اونها مواجه شد.اما الان زمان انتخابات نزدیک شده و بنابراین آقای خاتمی از جیب خودش،پول بلیط هواپیما رو پرداخت میکنه تا برای دار و دستش تبلیغ کنه.کمتر از یه هفته به انتخابات مونده و برای همین ما دانشجوها "عزیز" شدیم.اینا خودشون یه حزب قدرت طلبن که برای رسیدن به قدرت حتی به خودشون اجازه دادن به عبای آقای هاشمی هم آویزون بشن.از نظر ما حزب انحصار طلب و قدرت طلب مشارکت فرقی با هیچ حزب و جناح و گروه دیگه‌ای نداره غیر از اینکه بینشون خبری از صداقت هم نیست.انتخابات برای ما همچنان تحریمه و اومدن شماها به دانشگاه هیچی رو تغییر نمیده"...دانشجوهای زیادی با دست زدن و سوت کشیدن صحبتهای پورجعفر رو تایید کردن.

به نظرم ایرانی جماعت دقیقا لایق چیزیه که نصیبش میشه و لیاقت این جماعت هم دقیقا هم "اونه" که برای زاد و ولد بیشتر جایزه تعیین میکنه.من به معین رای دادم و با عرض شرمندگی اعتراف میکنم که همین کار رو برای رفسنجانی هم تکرار کردم و البته به لطف جماعت مثلا ناامیدِ روشنفکرِ دلزده که انتخابات رو تحریم کردن،در هر دو مرحله شکست خوردم.جمعه،۲۴ آذر،من یه بار دیگه رای میدم.در واقع تا زمانی که تو این کشور زندگی میکنم،انتخاب هم میکنم.انتخابات جمعه در هر حالت یه انتخابات آزاد و پرشور و میلیونی و باشکوهه.چه من و شمایی که میدونیم این انتخابات دموکراتیک نیست،رای بدیم چه نه،انتخابات جمعه مشت خودش رو به دهن استکبار حواله میکنه پس با شرکت نکردنِ من هیچکس و در هیچ جای دنیا متوجه ناامیدی و اعتراضم نمیشه.با رای خودم البته که "هیچ چیز" رو تایید نمیکنم.البته که موافقت خودم رو با پابرجایی "هیچ چیز" اعلام نمیکنم و صد البته که به آزاد بودن انتخابات هم صحه نمیگذارم ولی به نظرم تحریم و سکوت مضحک ترین نوع اعتراض تو یه کشور استبداد زدست که عاقبت این نحوه اعتراض قبل از هر چیز گریبون گیر خودمون میشه.رای من، صرفا نهایت استفادم از اون حداقل سهمیه نفس کشیدنم تو این کشوره.

نظرات 28 + ارسال نظر
حمید دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:26 ق.ظ http://ziroroo.blogfa.com

من همشه اولم . . .

بهروز دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:43 ق.ظ http://behrooz12.blogfa.com

اما به نظر من این مضحک ترین دلیل ممکن واسه شرکت تو انتخاباته.وقتی همه ما شاهد بودیم که زمانی که دولت هشتم و مجلس ششم متحد بودند و نتونستند از پس شورای فرمایشی نگهبان بر بیاند دیگه چه جوری انتظار داری سایه دیکتاتوری از رو این کشور برداشته بشه؟شرکت در انتخابات زمانی نشونه ی دموکراسیه که اون کسانی که مردم انتخاب میکنن ابتکار عمل تو دستشون باشه و حد اقل بتونند وعده های قبل از انتخاباتشون رو عملی کنند.اما تو این نظام حتی اگه کسی هم واقعاٌ تو وعده های انتخاباتیش صادق باشه و بخواد عملیشون کنه هیچ وقت قدرت این کارو پیدا نمیکنه.شوراها و مجلس و ریاست جمهوری و ... فقط یه دکوری از دموکراسیه.اینجا یا رأی مردم پایمال میشه و یه عده آدم سفارش شده میرند سر کار یا اینکه به رأی مردم احترام گذاشته میشه اما کسایی که با این رأی ها رفتن سر کار بعد از یه مدت یا بخاطر تهدید ها رام اون بالا سری ها میشن یا اینکه زیر بار نمیرن و ناچار سرشون زیر آب میره.روحانی و غیر روحانی و مسلمون و غیر مسلمونم براشون فرقی نداره.مگه همین ۱ماه پیش آیت الله کاظمینی بروجردی نبود که اون کارو باهاش کردن.حالا اگه شرکت تو انتخابات نمایشی همچین نظامی نفس کشیدن محسوب میشه همون بهتر که خفه شیم.

آرش دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 ق.ظ

خوش‌حال‌م که این‌جوری فکر می‌کنی :)

سیروس دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:08 ق.ظ

شرمندگی مال کسیه که حرفش درازتر از عملشه؛ تو که خوب فکر میکنی نباید شرمنده باشی. این مطلبت رو در اسرع وقت لینک میدم.

مهیار دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:02 ب.ظ

براوووووووووو!

محمدرضا دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 ب.ظ

من از کسانی بودم که تو انتخابات قبل شرکت نکردم و قبول دارم که اشتباه بود.شاید دیر باشه ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست.حتما رای میدم من هم.

بهاره دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:53 ب.ظ

با تمام این پست موافقم.همه باید رای بدیم وگرنه دیگه اینجا نمیشه زندگی کرد!

توف دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:31 ب.ظ

خوشم میاد بلدی چیجوری بنویسی
باهات کاملان موافقم.
تو اون کامنتدونی قدرمو ندونستن اینجا کامنت میذارم :-)

هرزه‌گرد سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:00 ق.ظ http://yek-harzegard.persianblog.com

فکر کردم فقط بلدی از یووه بنویسی!
مطمئنی این استدلال‌و نتیجه‌گیری خواسته‌ی اونایی نیست که معترضی بهشون؟ اصلا مطمئنی که این یک نتیجه‌گیریه نه یک تفکر تزریق شده؟!
دیروز عکس احمدی‌نژاد رو تو دانشگاه ما آتش زدند تا در سرمای طاقت‌فرسای عدالت او کمی دیرتر یخ بزنیم...

محمد سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 ب.ظ

فکر میکنم تمام تبلیغاتی که تو تلویزیون برای حضور در انتخابات انجام میشه در واقع ضد تبلیغات آگاهانه‌ایه برای عدم حضور مخالفینشون.مطلبت عالی بود.اگر خودمون به فکر خودمون نباشیم اوضاع روز به روز بدتر میشه.

ساسان سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:47 ب.ظ

حوری ایول.دربست قبولت دارم.من هیچکدوم از این مشارکتی ها رو قبول ندارم ولی دانشگاهها رو دیدی تو رو خدا؟دیدی چقدر حراستیهای دانشگاه و الگانسهای خیابون وقیح شدن؟کی دو سال پیش اینطوری بود؟اینا کمترین نتیجه خریت مردم تو انتخابات قبله.ریییییییده به مملکت این بشر.ایول بابا.خوب گفتی

یه دوست سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ب.ظ

تبریک میگم به طرز فکرت.انشای خوبی داری و وبلاگ قشنگی.

نیلوفر چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:28 ق.ظ

من فقط امیدوارم مردم اشتباه قبل خودشون را تکرار نکنن چون در غیر اینصورت زندگی اینجا روز به روز سخت و سخت تر میشه.

حمید چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:07 ق.ظ http://divisionbell.blogsky.com

به بهروز : میدونی همیشه یه بدترینی وجود داره . تو انتخابات پارسال دیدیم این بدترینه خیلی با اوم بده فاصله داره ، خیلی . یه موضوع دیگه اینه که شرکت نکردن دیگه خیلی مضحکه و هیچ پیامی ، دقیقا هیچ پیامی نداره .

هرزه‌گرد چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:52 ق.ظ http://yek-harzegard.persianblog.com

ببین حوری من اولین کسانی که قبول ندارم همین بچه‌های انجمن و ... ایناست! اگرم رای نمی‌دم مربوط به یه دوره دو دوره نیست. من از ۷۶ رای ندادم دیگه!
یه عده خیلی زیادی همیشه رای میدن یه عده خیلی کمیم همیشه نمیدن! تمام معضل کسایی هستند که بعضی وقتا نمیدن بعضی وقتا میدن! چرا؟ چون در یه انتخابات دو قطبی مثل دوره قبل میان با افتخار - والبته با حماقت محض! - تحریم می‌کنن و این بلا سرمون میاد و تو یه انتخاباتی مثل این دوره فقط با نتیجه‌گیری از دوره قبل تصمیم می‌گیرن که حتما بدن!
سوال من اینه: چقدر شبیه همند این دو دوره؟
آیا وقتی انتخابات انجام شد از یه نوع دیگه افسوس نمی‌خوریم؟
رای دادن یا ندادن تو انتخابات خبرگان چه فرقی داره؟ (سوال کردم)
وقتی کاندیداهای هر شهر و تفاوتهاشون با هم با کاندیداهای بقیه شهرا و ... بسیار متفاوتن چیجوری همه‌ی کشور به اجماع برسن که تو انتخابات شوراها رای بدن یا نه؟

یه زن چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 ب.ظ http://me-justawoman.blogsky.com

اونائی که می‌گن آلان حکومت دیکتاتوریه جالبه برام بدونم وقتی مصباح رهبر بشه اسمشو چی می‌ذارن ... حوری‌جون برو که دارمت ... دشمنت شرمنده باشه الهییییییی :-)

رضا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:11 ب.ظ http://dr-reza.blogfa.com

چه تفاهمی !:)) وقتی یاد استدلالهایی مای افتم که ملت میکردن برای اینکه تو انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکنن خیلی بهم فشار میاد!‌ منم به معین و هاشمی رای دادم این دفعه هم حتما حتما رای میدم هم میان دوره ای هم خبرگان هم شوراها

عاطفه پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ

شاید با رای ندادن پیامی نداشته باشیم ولی خودمونو تو کثافت این مملکت شریک نکردیم.

بهروز پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:10 ب.ظ http://behrooz12.blogfa.com

اولاٌ این که شکست اصلاح طلبا تو انتخابات قبلی رو تقصیر اونایی میندازین که شرکت نکردن کاملاٌ اشتباهه.تو اون شکست فقط و فقط خود اصلاح طلبا مقصر بودن؛درسته که وجهه اصلاح طلبا بعد از عملی نشدن وعده های خاتمی پیش مردم خراب شد.اما اختلاف اونقدر زیاد بود که حتی اگه یک سوم اونایی که قبلاٌ به خاتمی رأی داده بودن رأیشون برمیگشت یا اینکه شرکت نمیکردن بازم اصلاح طلبا پیروز بودن.منتها به شرطی که اولاٌ اونا با هم به یه اجماعی میرسیدن که آراشون خرد نشه و ثانیاٌ یه چهره نام آشنا به عنوان نمایندشون معرفی میکردن.معین در مقابل چهره هایی مثل قالیباف و لاریجانی و رفسنجانی و... که تصویرشون هر روز تو تلویزیون پخش میشد به هیچ عنوان معروف و سرشناس محسوب نمیشد.مردم که همشون مثل من و شما نیستن که کاندیداها رو با احزاب حمایت کنندشون بشناسند.
ضمن اینکه یکی دیگه از دلایلی که من رأی نمیدم اینه که تو این مملکت فقط در مواقع انتخابات و راهپیمایی ها مردم عزیز میشن.2روز که از انتخابات گذشت و خرشون از پل جست همه چی یادشون میره.فکر میکنین چرا با این اوضاع کسری بودجه دولت حاضر میشه از بانک مرکزی وام بگیره ولی طرح جیره بندی بنزین رو عملی نکنه؟عاشق چشم و ابروی مردمند؟یا هیچ دقت کردین تو هفته اخیر چقدر از تعداد ماشینای منکرات و کماندوهای چماق بدست سر 4راهها کاسته شده؟یا اینکه تلویزیون تو این چند وقته چقدر آهنگ یار دبستانی من و ای ایران پخش میکنه؟(توضیح:من نامه ی رسمی سازمان صداوسیما رو با چشمای خودم دیدم که تو لیست آهنگها و ترانه های غیرقابل پخش تو رسانه ملی این 2تا آهنگ در صدر قرار داشتند.اما خوب مواقع انتخابات همیشه استثناست) من رأی نمیدم تا یه موقع فکر نکنن ملت خرن.این حداقل پیامیه که از رأی ندادن من به گوش مسئولین میرسه.

رضا پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:54 ب.ظ http://dr-reza.blogfa.com

ببخشید بهروز جان اون وقت مثلا اگه رای ندی فکر میکنی دفعه بعد این کار رو نمیکنن یا مثلا چیزی عوض میشه!؟‌ما در جایی زندگی میکنیم که بالقوه ۵۰ ٪ رای میدن و هرگونه تحریمی آب د رهاون کوبیدنه! چون اونا میدونن که ملت خر نیستن - حداقل یه درصدیشون- و احتیاح نیست کسی بهشون اینو بفهمونه.

بهروز جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:50 ق.ظ http://behrooz12.blogfa.com

نه رضا جان.من دیگه امیدی به درست شدن اوضاع ندارم.شما میرین رأی میدین که اوضاع از این بدتر نشه.اما من اتفاقاٌ دلیل رأی ندادنم دقیقاٌ اینه که اوضاع بدتر بشه.اگه رأی ندادن آب در هاون کوبیدنه رأی دادنم زور زدن بیخودیه.اگه با رأی ندادن من مملکت درست نمیشه با رأی دادن شما هم درست نمیشه.حوری میگه لیاقت ایرانی جماعت همین احمدی نژاده.اما من میگم لیاقت این ملت خیلی بدتر و پست تر از احمدی نژاده.و تا وقتی به لیاقتشون نرسند سرشون به سنگ نمیخوره که بفهمن اون روز تا حالا از کجا میخوردن.پس چه دلیلی داره با انتخاب بد به جای بدتر روند رسیدن ملت به لیاقتش رو کند کنیم.این ملت خر نیست.همه چیو هم میفهمه.منتها قدرت تصمیم گیری خودشو از دست داده.شده آلت دست یه مشت آخوند دوزاری.

...سپیده... جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ق.ظ

سلام حوری جان...
خوبی؟؟؟
آره دیگه خلایق هر چه لایق...
چی بگم والله...
من که از سیاست چیزی نمیدونم و اصلاً هم توش نظری نمیدم...
مواظب خودت باش عزیزم...

رضا جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:33 ب.ظ

بهروز جان از یه جهت درست میگی ولی این فهمیدن ممکنه ۶۰-۷۰ سال طول بکشه و نتیجه اش میشه این که زندگی خودمون سخت تر میگذره... عاقلانه تره که آدم همیشه سعی کنه اگه شده حتی در یگ جنبه و تنها یک قدم هم امید بهبود میره در راستای بهبود حرکت کنه . :)

میلاد شنبه 25 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:28 ق.ظ http://www.berahnegi.blogspot.com/

اولا داست شما درد نکنه . خوب زیر آب بچه های انجمن رو زدی . بازم دم این انجمن ها گرم (تعریف از خود نباشه ) که حرفشون رو رک و راست میزنن . با اون تریپ تابلویی که دارن البته باز خوبه لیبرالن . اگه چپ ( کمونیسم ) بودن چی میگفتی ؟ بعدشم مگه فقط با رای دادن میشه اعمال نظر کرد . میشه رای نداد ولی در عوض نه منفعل بود نه سکوت کرد .بچه های امیرکبیر رو ندیدی ؟

آرش دو یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ب.ظ

ای مردم ..
....صحنه را دید یم . دل ما را شاد نمودید . تا حضوری میلیونی دیگر

سید آرش

سیروس شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 ق.ظ

منتظر بازیت هستیم؛ دعوت دکتر رضا به بازی یلدا رو میگم.

محمد شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:37 ب.ظ http://amelie.persianblog.com

یه نکته ای که باید بگم گویا فراموش کرده ای صداقت در سیاست هیچ جایی ندارد.مطلقا هیچ جایی.
برای خاتمی و امثال اون هم کاملا طبیعیه که نزدیک انتخابات به هول و ولا بیفتند و اصلا انتقادی واردئ نیست. ذات انسان قدرت طلب است. حال ما می مانیم و حوضمان و یک افعی سیاه و یک افعی سفید.
من افعی سفید را بیشنهاد می کنم . دردش کمتره.|

[ بدون نام ] جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:58 ق.ظ

سلام
وقتی رای میدی یعنی
تو هم مشت زدی
تو هم بیعت کردی
تو هم ...
به نظرم همیشه هم رای دادن خوب نیست
من از۱۰؛ ۱۵ باری که میشده ۳ بار رای دادم
۲ بار خاتمی ۱ بار معین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد